از جملهٔ دردهای بی درمانم
از جملهٔ دردهای بی درمانم
از جملهٔ دردهای بی درمانم
وز جملهٔ سوز داغ بی پایانم
وز جملهٔ سوز داغ بی پایانم
وز جملهٔ سوز داغ بی پایانم
سوزنده تر آنست که چون مردم چشم
سوزنده تر آنست که چون مردم چشم
سوزنده تر آنست که چون مردم چشم
در چشم منی و دیدنت نتوانم
در چشم منی و دیدنت نتوانم
در چشم منی و دیدنت نتوانم